از این آدمى شگفتى گیرید : با پیه مى‏نگرد و با گوشت سخن مى‏گوید : و با استخوان مى‏شنود ، و از شکافى دم بر مى‏آورد . [نهج البلاغه]
مقالات
دین از نگاه کارل گوستاو یونگ و نقد آن
شنبه 90 مهر 30 , ساعت 9:14 صبح  

موضوع: دین از نگاه کارل گوستاو یونگ و نقد آن
پژوهشگر: فرشته کیانی
زیر نظر استاد  دکتر حسینی شاهرودی
مقدمه
 کارل گوستاو یونگ یک متفکر عالی مقام است کسی که در سالهای آخر عمرش تاحدی به یک اسطوره تبدیل شد.وی روان پزشکی بود که از طریق کاوش در اعماق و اسرار روان آدمی،دانش بشری را به زوایای مبهم درون پیچیده ی انسان رهنمون داد.
مطالعه عمیق او بر ساخت شخصیت انسان ها،این نکته را روشن ساخت که تلاش برای تبیین و تغییر رفتار آدمی در قالب فرمول ساده ی محرک و پاسخ ،آنچنان که رفتارگرایان می پنداشتند،میسر نیست.
غفلت از درون انسان،روان شناسی را در تبیین پدیده هایی چون مراسم دینی و مذهبی،عرفان،کمال جویی آدمی و ذخایر گسترده معنوی ناتوان می سازد.
تبیین دقیق نظر یونگ درباره انتظار بشر از دین ،به فهم روان شناسی وی در عرصه روانشناسی دین بستگی دارد.روان شناسی دین از دیدگاه یونگ دانشی تجربی است که دین را از دیدگاه تجربی پژوهش می کندو بنا را فقط بر مشاهده پدیده ها می گذارد.
یونگ بر این باور است که امروز برای درک مسائل دینی شاید راهی جز روان شناسی وجود نداشته باشد.
یونگ می گوید تنها از خلال فهم روان شناختی و تجارب و عوالم درونی است که به دین راه می یابد. 
وی بر آن است که روان شناسی دین از اساس درباره ی خدا نیست،بلکه   درباره ی عقاید انسان درباره خداست.
یونگ دیدگاه خود را در باب دین و نیاز انسان به دین چنین بیان می کند:
دین یکی از قدیمی ترین و عمومی ترین تظاهرات روح انسان است و بنابراین واضح است که هرگونه روان شناسی که سرو کارش با ساختمان شخصیت انسان باشد لااقل نمی تواند این حقیقت را نادیده بگیرد که دین تنها یک پدیده اجتماعی و تاریخی نیست، بلکه برای بسیاری افراد بشر حکم یک مسأله مهم شخصیتی را دارد.
دین به معنای تفکر از روی وجدان و با کمال توجه درباره آن چیز قدسی و نورانی است.این چیز عبارت از یک نیروی محرّک یا یک اثری است که علت آن را نمی توان در عمل ارادی فرد پیدا کرد. علتش هرچه باشد،حالتی است که به انسان دست می دهد بی آنکه اراده ی او در آن دخیل باشد.
دین عبارت از یک حالت مراقبت و تذکر و توجه دقیق به بعضی عوامل مؤثر است که بشر عنوان قدرت قاهره را به آنها اطلاق می کند.می توان گفت اصطلاح دین معرف حالت خاص وجدانی است که بر اثر درک کیفیت قدسی و نورانی تغییر یافته باشد.
یونگ شرط حتمی و ضروری شفا یافتن بیماران عصبی و روانی را دینداری واقعی و ایمان و پایبندی به اعتقادات دینی معرفی می کند. اعتقاداتی که انسان در برابر آنها استقامت به خرج می دهد و تجربه دینی خود را تقویت می کند. به عقیده او افراد در برابر برخورد مستقیم با حالت دینی به طرز مؤثری حفظ و حمایت می شوند.
یونگ درباره واقعیت داشتن دین می نویسد: دین همان قدر واقعی است که گرسنگی و ترس از مرگ،و میان فعالیتهای معنوی انسان از همه قوی تر و اصیل تر است.
تعریف یونگ از روان  
روان از سه سطح مختلف تشکیل شده است: هشیاری،ناهشیاری شخصی،ناهشیاری جمعی  .
هشیاری: بخشی از ذهن است که در دسترس مستقیم فرد قرار دارد و شامل بازخوردهایی است که فرد از طریق آنها با دنیای بیرون سازگاری می یابد.
در زیر آن ناهشیاری شخصی است ،که منحصر به خود فرد است
ناهشیاری جمعی به تجربه شخصی بستگی ندارد و نمی تواند به طور فردی کسب شود .پس ناهشیاری جمعی لایه ای کهن از ذهن انسان است که در عمق روان مدفون شده است و تکرار غریزی و ناهشیار فرایندهای خیال پردازی های اولیه از آن نشأت می گیرد.و در میان تمام انسان ها مشترک است.
تفاوت های موجود در نظریه فروید و یونگ در مورد دین
کتاب توتم و تابو در برگیرنده نخستین فرض های فروید در مورد تشابهات موجود بین آیین های روان آزرده وار وسواسی و مراسم توتمی قبایل بدوی است.فروید بر اساس این تشابهات در هر دو کتاب آینده یک پندار و موسی و یکتاپرستی استدلال می کند که پدیده دین همانند نشانه های روان آزردگی است و به طور اخص به اضطراب های جنسی ناهشیار کودکان درباره والدینشان مربوط می شود.(عقده ادیپ)
یونگ تعریف فروید از دین را به عنوان روان آزردگی جنسی رد می کند.اگر ما بپذیریم که دین یک نوع روان آزردگی است این بدان معنا نیست که ما می پذیریم یک نوع روان آزردگی خاص است..
روان آزردگی علاوه بر داشتن معنایی منفی ،می تواند از طریق فرایند بازگشت،با گشودن عمیق ترین و خلاق ترین سطح نا هشیار ذهن،به نام ناهشیاری جمعی مرحله ای مثبت در رشد روانی باشد.بنابراین تعریف فروید از دین نه تنها به رشد یگپارچگی فردی  کمکی نمی کند،بلکه با خصومت جلو آن را می گیرد
کهن الگو
کهن الگو: یونگ محتویات ناهشیاری جمعی را کهن الگو نامید.
ابداع این مفهوم را به افلاطون نسبت داده اند.واژه کهن الگو به عنوان بیانی تفسیری از مثل افلاطون ،مبنی بر آنکه همه موجودات مخلوقاتی ساختگی هستند،اتخاذ شده است.
کهن الگوها سازمان دهندگان ناهشیار اندیشه های ما هستندو فقط بیانگر احتمال نوع معینی از ادراکات و عمل هستند و سبک مکرر شناخت را یکپارچه و منظم می سازند .ولی خود کهن الگوها فقط می توانند از طریق تظاهراتشان به مشاهده درآیند.منظور ما از آن کهن الگو آن است که خودش به تنهایی غیر قابل مشاهده است ولی دارای آثاری به نام تصاویر ذهنی و اندیشه های کهن است که تجسم فکری آن را ممکن می سازد.
خدا به عنوان یک شکل کهن الگو
منظور اصلی یونگ از مفهوم خدا آن است که خداوند یک کهن الگوست .در این دیدگاه یک صفتی خاص برای خدا قائل می شوند.صفتی که ویژگی همه کهن الگوهاست این صفت آن است که خداوند در مقام یک کهن الگو تجلی عمیق ترین سطح ذهن ناهشیار،یعنی ناهشیاری جمعی است.
آیا ادعای یونگ مبنی بر وجود شکل باستانی خدا در درون روان انسان می تواند وجود عینی خدا را اثبات کند؟ یونگ به این شکل پاسخ می دهد:وقتی من به عنوان یک روان شناس می گویم که خدا یک کهن الگوست منظورم آن است که یک تیپ(سنخ)روانی است. واژه تیپ از تیپوس به معنی وزیدن یا منقوش کردن است.
شایستگی روان شناسی به عنوان علمی تجربی فقط تا آنجاست که بر پایه پژوهش های مقایسه ای تعیین کند که آیا نمونه حک شده بر روی روان را می توان تصویر ذهنی خدا نامید یا نه؟؟ همانطور که کهن الگوی قهرمان وجود واقعی یک قهرمان را نفی یا اثبات نمی کند کهن الگوی خدا نیز در پی اثبات یا رد وجود واقعی خدا نیست.
خدا به عنوان محتوای کهن الگویی
محتویات کهن الگویی خدا چیزی جز تجربه روانی خدا را که آنها را خلق می کند،توضیح نمی دهند و در این حد آنها تنها موضوع اصلی مورد بررسی روان شناسی هستند.محتویات کهن الگویی خدا،همانند جلوه های عینی گرایش پیشینی (اصلی) انسان شکل خدا که به خودی خود ناشناخته اند فقط از طریق شیوه تجلیشان استنباط می شوند.مهم نیست که ممکن است در شکل گیری تصویرهای ذهنی از خدا ،تجارب فردی دخالت داشته باشند.
این تجربه ها اساساٌ جلوه های چیزهایی هستند که به طور مستقیم ظهور پیدا نمی کنند و فقط به همین خاطر است که محتویات کهن الگویی خدا تنها به شکلی نمادین ظاهر می شوند.نماد،شکل خاصی از تجلی محتویات خدا برای ارائه شکل خدا به حساب می آید.بنابراین زبان نمادین،زبان دین است،یعنی تنها زبانی که برای تجلی تجربه روانی بلاواسطه و قطعی فرد از خدا در درونش مناسبت دارد.
تمایزی که یونگ بین شکل کهن الگویی خدا و محتوای کهن الگویی خدا قائل بود ،به او اجازه می داد که خود را از پذیرش عقیده ی فروید مبنی بر روان آزرده بودن تصورات و خیالات مربوط به خدا دور نگه دارد.در حالی که محتوای خدا،بر تصورات حاصل از تجربه فردی بار می شود،همزمان یک استعداد روانی(پیشینی) ذاتی و مربوط به لایه ناهشیار را که جهانی و جمعی نیز مستقل از هرگونه تاریخچه شخصی است به واقعیت در می آورد.
این شکل کهن الگویی خداست، کهن الگویی خدا که در روان جریان دارد و پیش شرطی است که هر نوع بازنمایی نمادین از خدا با آن مطابقت دارد. اگر دین به طور پیوسته از تصاویر ذهنی پدر استفاده می کند این گواه بر ریشه ادیپی آن نیست،بلکه نشانه تحول هسته فوق شخصی و باستانی آن است.
ماهیت تجربه دینی
یونگ می گوید: دین گرایش خاصی از ذهن انسان است که در آن عوامل پویا به قدری زیبا و معنی دار نگریسته می شوند که باید مورد ستایش و مهر قرار گیرند. این گرایش از رفیع ترین و قوی ترین ارزش برخوردار است و حتی می توان گفت که به لحاظ روانی بسیار پر اهمیت و دارای شدت بسیاری است.
وی می گوید دین تکیه بر سنت و اعتقاد ندارد بلکه در کهن الگوها یعنی ملاحظه ای دقیق برآنچه جوهر دین را می سازد ریشه دارد. هر فردی دارای ذاتی دین گرایانه است،تکانه ای برای دین که کنشی روانی دارد و این گرایش ذاتی است که موقعیت و الگویی برای همه تصورات و فعالیت های دینی فراهم می آورد. در غیر این صورت این تعریف دین احتیاج به آن دارد که گرایش دینی،گرایش جمعی باشد.
مذهب عبارت از یک احتیاج عمیق و همگانی بشری است.
تجربه دینی تجربه ای چنان قوی است که تأثیرات روان شناختی عمیقی به جای گذاشته باعث دگر سانی شخصیت انسان و دگر گونی آگاهی می شود.ریشه دین وحی و مکاشفه است،پس ماهیت خدا در زبان روان شناختی،همه به ماهیت محتویات ناآگاهی جمعی بستگی دارد.
ارزیابی منتقدانه:
ادوارد گلاور که پیرو فروید است،نوشته های یونگ در مورد دین را گزافه گویی تلقی می کند و اضافه می کند که :تا آنجا که به گرایش دینی مربوط می شود،نظام یونگ از اساس غیر دینی است.
هیچ کس به این نکته که آیا خدایی وجود دارد یا نه توجهی نمی کند و یونگ از همه کمتر.تمام آنچه که ضروری است تجربه کردن یک بازخورد است که که به فرد کمک می کند تا زندگی کند. خیلی جرأت می خواست که یونگ نظام خود را در قرون وسطی ارائه می داد زیرا به خاطر ارتباطات کیمیا گرانه اش حتماً او را بی درنگ به آتش می کشیدند.
فیلیپ ریف می گوید : هم دین و هم علم ،اصول نظریه ی یونگ را سرگرمی قشر بی ارزش و فرهیخته ای می داند که بیش از حد به خود مغرورند.
انتقاد دیگر بر یونگ فروکاهش دین در حد امری روان شناختی است. اریک فروم بر این امر تصریح دارد :یونگ دین را تا حد پدیده ای روان شناسی پایین می آورد و در عین حال ناهشیار را تا حد پدیده ای دینی ارتقا می دهد.
پالمر نیز تقریباٌ همین دیدگاه را در مورد یونگ دارد و تحلیل روان شناختی وی را نوع خاصی از تقلیل گرایی به نام ”اصالت روان شناسی“ می داند که دین را صرفاٌ به پدیده ای ذهنی تقلیل می دهد.
دان کیوپیت نیز در انتقاد تند تری از روش یونگ می گوید: تردیدی باقی است یونگ دعوی علم دارد ،پس باید پرسید تا چه اندازه می توان آموزه های او را درباره روان ناهشیار جمعی و الگوهای کهن با روش علمی سنجید.آیا این آموزه ها به مفهومی واقعی است یا صرفاٌ توجیهی اساطیری برای این گزاره ی بسیار کم مجادله تر است که می گویداز آنجا که همه ادیان دستاورد اجتماعی انسان است و از آنجا که علم امروزی مرزی نمی شناسد،پس چیزی مانع راه نیست که هرکجا می خواهیم بگردیم و از منابع مختلف تغذیه کنیم؟آیا یونگ واقعاٌ چیزی بیش از این می گوید؟؟
منابع:
1_مایکل پالمر- فروید،یونگ و دین. مترجم:محمد دهگان پور،غلام رضا محمودی.چاپ اول. تهران انتشارات رشد 1385
2_احمد اردوباری- مکتب روان شناسی تحلیلی یونگ. چاپ اول. تهران.شرکت چاپ بهمن 1354
3_عبدالحسین خسروپناه- انتظارات بشر از دین.چاپ دوم.تهران.مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر 1382
4_برایان موریس- مطالعات مردم شناسی دین.مترجم:سید حسین شرف الدین،محمد فولادی.چاپ اول.قم 1383
5_کارل گوستاو یونگ- روان شناسی و دین.مترجم:فؤاد رحمانی.چاپ اول. تهران.انتشارات فرانکلین 1352
6_آنتونیو مورنو- یونگ،خدایان و انسان مدرن. مترجم:داریوش مهر جویی.چاپ اول.تهران.نشر مرکز 1376
7_مسعود آذربایجانی،سید مهدی موسوی اصل-درآمدی بر روان شناسی دین.انتشارات زیتون. قم 1385


نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [بدون نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 26 بازدید
بازدید دیروز: 382 بازدید
بازدید کل: 2859677 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]